خلاصه کتاب:
من مانلیم…..هجده سالمِ و از اونجایی که عاشق دنیای رنگ ها هستم، رشته هنر رو انتخاب کردم و در حال حاضر سال آخر هنرستان رو پشت سَر میذارم. به نظرم خیلی هیجان انگیزِ که عاشق نقاشی و طراحی باشی و تو رشته مورد علاقهات تحصیل کنی و از بازی با رنگها لذت ببری. در کنار تمام این احساسات ساده و زیبایی که تو وجودم شکل گرفته، زندگی یه غم بزرگ بهم هدیه کرده. خلاءِ نداشتن دو موجود مهم که از عزیزترینهای هر کسی محسوب میشن.
خلاصه کتاب:
کورد دختر تلخی است که همیشه وظیفه ی مراقبت از خواهر کوچک ترش آیولا را بر دوش خود احساس میکند. آیولا دختری زیبا، بسیار جامعهستیز و فرزند مورد علاقهی خانواده است. او هماکنون سومین مردی که وارد زندگیاش شده را کشته و کورد هم از این موضوع اطلاع دارد. کورد همیشه سعی دارد بسیار دلسوزانه به خواهرش کمک کند. او بهترین راهحلها را برای تمیز کردن خون انسانهای کشته شده میداند و ماشین او برای حمل اجساد، بزرگ است.
خلاصه کتاب:
رَسام جدیری بزرگ طایفۀ جَدیریهاس… چی میشه که اون از اهواز به تهران میاد و مسیر زندگیش گره میخوره به دختر هفده سالۀ یحیی، همسر مادرش؟ اون قراره پدر باشه برای دختر بیکس و بیدست و پای یحیی یا مرد رویاهاش چطور میتونه دختری که از نظرش دوست داشتنی نیست رو با خودش ببره اهواز و بشه پناهِ بیپناهیاش؟
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به " پونه دانلود " بوده و هر گونه کپی برداری ممنوع میباشد!
طبق ماده 12 فصل سوم قانون جرائم رایانه ای کپی برداری از قالب و محتوا پیگرد قانونی خواهد داشت.